درود بر ميهن پرستان گرامي.؛ روز بزرگداشت استاد سخن پارسي بر همه همميهنان فرخنده باد.
از همه شما گراميمان پوزش ميخواهم به دليل نزديکي آزمونهايم نميتوان تارنگار را بروز کنم و يا به شما عزيزان سر بزنم...پاينده باشيد
posted by شارمین مهرآذر @ 10:34 PM, ,
اردویسور آناهیتا (بخش دویم):
در داستانی مصری آمده است :«ایزیس(ناهید) مه خدمتکار ساده ای بیش نبود ،برآن شد تا نام مقدس "رآ"(رب النوع) را برباید و بدین تدبیر بر سراسر جهان ،چیره گردد و مادینه خدا شود.اوزنی حیله گر و زبان آور بود.پس،ماری را بر سر راه رآ پنهان نمودچون رآ به عادت هرروز از راه خود بگزشت ،مار آنرا نیش زد و او فریاد برآورد و با آوردن نام خود بر زبان، ایزیس که به راز قدرت وی پی برده بود با سحر و جادو قدرت را از او ربود و خود وارد جرگه خدایان کرد و ایزد بانو شد.»
دستیابی ایزیس به مقام ایزدی در داستان هاروت و ماروت میابیم:«هاروت و ماروت،دو فریشته اند در بابل که ایشان را عذاب میکنند.وسبب آن بود که به روز میان اهل زمین حکم میکردند و به شب به قوت نام میهین خدا ،به آسمان میشدند و میان فریشتگان عبادت میکردند.یک چندی برآمد زنی از فرزندان نوح،نام وی زهره به تازی ،بیدَخت(بغ دخت) و ناهید به پارسی،بدیشان آمد چون قصد وی کردند گفت : نام میهین خدای که میدانید،در من آموزید –در وی آموختند،ناهید آن بگفت و رد آسمان شد و ایشان را فرو گزاشت»
داستان بالا کمی گنگ و سخت به نگر میآید ولی با کمی دقت در استوره های قرآن وداستان نوح روشن خواهد شد.اما هاروت و ماروت، هاروت در اصل امشاسپند«هَئوروَتات» یا خرداد است و ماروت نیز همان «امرتات» یا امرداد است و این دو زوجی جدا نشدنی اند،خرداد نگهبان آبها و امرداد نگهبان گیاهان است.شگفت پیوند بین ناهید با نوح است که وی در این داستان دختری به این نام دارد که با دو امشاسپند رابته(رابطه) برقرار نموده و چنین میگوید نام میهین خدا را در من آموزید آموختند و به آسمان شد...شاید به آسمان شدن نزد خدا رفتن و نشانه بالایی مقام او نسبت به دو امشاسپند ذکر شده باشد.
نام آناهید در میان مردم اوگاریت(سوریه) در سروده هایی در باره ایزد «آناث» یا «آنات» میخوانند:«تو محل طلوع خورشید را معکوس کردی».آزتکها(سرخپوستان مکزیک) نیز استوره ای جالب در مورد این ایزدبانو دارند آنان از بازمانده ای به نام «ناتا» نام میبرند که از طوفان بزرگ رهایی یافت.داستان بدین گونه است:« یکی از خدایان ناتا (ناهید) را از وقوع رخ دادی که در پیش بود آگاه ساخت و به او فرمان داد تا یک کشتی از چوب سو بسازد و هنگامی که آب زمین را فراگرفت برن شود تا جان بدر برد!پس از آنکه آب در زمین فرونشست،ناتا آتشی برافروخت و مشغول سرخ کردن ماهی شد .بوی ماهی سرخ شده به آسمان رفت و خدایان حدس زدند که یکی از مردمان زنده مانده است.جالب است در تورات پس از توفان نوح میخوانیم ،نوح آتش افروخت و خداوند از بوی گوشت سرخ شده دانست که مردمی نجات یافته اند.» البته خواندن داستان استوره نوح در قرآن هم خالی از لطف نیست چراکه تفاوت چندانی با داستان آزتکها و یهودیان ندارد.در مصر باستان «نو»یا«نئو»،نام ایزد آبهای آفرینش بود که همان نوح است.واژه نوح در برهان قاطع نام فارسی و جوالیقی،نوح را واژه ای عجمی دانسته است.(دیار شهریاران پوشینه 2 رویه 960).
بنگر میرسد بتوان نمایه ای از ناهید را در مکاشفه یوحنا یافت:
«علامت بزرگی در آسمان ظاهر شد زنی را دیدم با لباس آفتاب او تاجی از دوازده ستاره بر سر داشت و ماه زیر پاهایش بود .اوباردار بودو از درد زایمان و پریشانی فریاد میزد.آنگاه علامتی دیگر در آسمان ظاهر شد،اژدهای سرخرنگ بزرگی را دیدم که هفت سر و ده شاخ داشت و بر هریک از تاجهایش نیم شاخی قرار داشت و با دم خود ثلث ستارگان آسمان را جمع کردو آنان را برزمین ریخت .اژدها در برابر آن زنی که قرار بود بزاید ایستاد تا همین که بچه اش بدنیا بیاید آنرا ببلعد.آن زن پسری بدنیا آورد که قرار بود با عصایی آهنین بر همه ملل حکومت کند.(بنگرید به استوره ایلیادرویه 765)،ولی کودک به سوی خدا و تخت او ربوده شد و آن زن به بیابان،به جایی که خدا برایش آماده کرده بود گریخت،تا درآنجا به مدت یکهزار و دویست و شست روزنگهداری شود.در آسمان جنگی برپاشد . میکائیل با فرشتگانش با اژدها و فرشتگان او جنگیدند ، اژدها شکست خورد ودیگر جایی برای او نبود پس از آسمان به زیر انداخته شد(بنگرید به استوره آدم و حوا درقرآن و بیرون رانده شدن شیتان از بهشت ،همچنین مار یا اژدها در زمین عهده دار گمراهی آدمیان است).
همین که اژدها فهمید آناهید در زمین است بدنبالش رفت ،اما بزن دوبال عقاب داده شد تا سوی مکانی که برایش در بیابان آماده کرده بودند برود.مار (اژدها)بدنبال آن زن سیلابی از دهان خود بیرون آورد تا او را بشوید و ببرد ولی زمین به کمک او آمد و دهان بازکرده سیلاب را بلعید.(مکاشفه یوحنافصل دوازدهم)»
دهان بازکردن زمین وفرو بردن آب را میتوان از ویژگیهای آناهیتا بشمار آورد که مردم را از موج بلند میرهاند و گزری خشک در میان رودهای ژرف و خروشان پدید میآورد(بنگرید به بندهش رویه 114وآبانیشت کرده19)
همچنین در نسک "ویچر کرت دینیک"در مورد دونیم شدن آبها بوسیله این ایزد بانو آمده است که پس از رسیدن زرتشت به رودی به نام "اَبایَک" این رود به دوبهره گشت و زرتشت و یارانش بی گزند از میان رود گزشتند که همسانی آن با استوره سامی حضرت موسی بسیار شگفت انگیز است.
نکته قابل درنگ دیگر آنکه این داستان همانندی در اوستا دارد:
در مکاشفه خواندیم که خداوند زن را از چنگ اژدها یا مار آسمانی رهایی میبخشد و راهی بی گزند به او می نمایاند ودر اوستا چنین آمده :
«ای آناهیتا!ای آنکه مزدا برای تو راهی از فراز خورشید پدید آورد تا از مارها....گزندی به تو نرسد.(آبان یشت کرده 21،بند90)»
با اندکی پژوهش میتوان به استوره ای بودن و ریشه استوره های سامی پی برد و همچنین نفوذ و گستردگی تمدن و فرهنگ این کشور که چه در غرب و چه در آیین سامی تاثیر گزارده و شوربختانه مردمان کشورمان بدون آنکه بدانند ریشه این داستانها(نوح،مریم مقدس،آدم و حوا،سلیمان و...)ازکجا آمده با رنگ تعصب بدانها مینگرند! تا بدانجا که خود را وابسته به آنها و نه کشور خود میدانند!
----------------------------------------
پس از امتحاناتم در مورد آناهیتا جستاری کامل و نه گزرادر مورد آناهیتا و جم(جمشید) خواهم نوشت و آن را بصورت PDF در اختیارتان قرار خواهم داد تا بیشتر با استوره های ایرانی (امروزه سامی) آشنا بشوید.
posted by شارمین مهرآذر @ 10:36 PM, ,
اردویسور آناهیتا (بخش نخست):
در میان اباختران(سیارات) شناخته شده منظومه خورشیدی تنها یکی از آنان به چهره زنانه(آنهم نه همیشه) نمودار شده است ؛ابااختری به نام آناهیتا(ناهید)که نامهای آشنای دیگرش زهره ،ایشتار و ونوس میباشد.در ادب پارسی نام ناهید یا زهره را همبسته با رقص و آواز و نوا میبینیم.درنگرشی دورتر جای پای این "ستاره بانو" را در داستانهای آفرینش میابیم، به روایت مانویان ،سردسته دیوان با ایشتار (ونوس،ناهید) ازدواج میکند و از او دارای پسری به نام «آدم» و دختری به نام«حوا» میشود.
اما چهره متضاد آناهید در دوفرهنک بدین گونه است:
در اوستا :
«اهورامزدای نیک کنش:فرمان داد ای آناهیتا از فراز اختران به سوی زمین آفریده اهورامزدا روانه شو دگر باره به اینجا بازگرد.آناهیتا از فراز اختران به سوی آفریده اهورا مزدا فرود آمد و گفت:از فر و فروغ منست که ستوران خرد و کلان،و آدمیان بروی این زمین در حال گردش و جنبشند.من همه آفریدگان نیک و پاک مزدا را پاسداری میکنم.(آبان یشت)»
حال به چهره متضاد آناهیتا در تورات مینگریم:
«ای زهره دختر صبح!چگونه از آسمان افتاده ای؟ ای که امتها را ذلیل میساختی،چگونه به زمین افکنده شده ای ؟ و تو در دل خود میگفتی: به آسمان صعود نموده و کرسی خود را بالای ستارگان خدا خواهم افراشت.برکوه اجتماع در اطراف شمال جلوس خواهم نمود.بالای بلندی ابرها صعود کرده مثل حضرت اعلی خواهم شد .ولی به هاویه اسفل های حفره فرود خواهی شد.آنان که تورا ببینند بر تو چشم دوخته و در تو تامل نموده خواهن گفت :آیا این،آن مرد(1) است که جهان را متزلزل و ممالک را مرتعش میساخت(کتاب اشعیای نبی)»
در هردو گزارش یاد شده چهره آناهیتا متضاد است همچنین در آمریکای جنوبی،مصر ،بابل و یونان ناهید را بسان مار و اژدها مینگارند در صورتی که آسور بانیپال وی را بدین گونه توصیف نموده است:لباسی از آتش برتن،و تاجی از شکوه و جلال برتن دارد.
حال به چهره وی در نزد آریاییان مینگریم:
آناهیتا ایزد بانوی همه آبهای روی زمین و سرچشمه اقیانوس کیهانی است.او برگردونه ای سوار است که چهار اسب آن را میکشند :باد،باران،ابر و تگرگ.وی سرچشمه زندگی ،پاک کننده تخمه همه نرها و زهدان همه ماده ها و تصفیه کننده شیر در پستان همه مادران است. بدلیل ارتباطی که با زندگی دارد،جنگجویان در نبر ،زنده ماندن و پیروزی را از او طلب میکنند.آبان یشت(بخشی از یشتها-اوستا) به او اختصاص داده شده و نزول او بر زمین را چنین توصیف میکند:
«ای زرتشت!اردویسور آناهید از آن(کره)ستارگان به سوی زمین آفریده اهورا فرود آمد،و اینچنین گفت اردویسور ناهید.(یشتپنج-88)»
هنگامی که زرتشت از او میپرسد آیین پرستیدن او چگونه است،ایزد بانو پاسخ میدهد:
«آنگاه گفت اردویسور آناهید،براستی اسپنتمان پاک،با این ستایش مرا بستای ،با این ستایش مراسم مرا بجای آر .از هنگام برآمدن خورشید تا به وقت فرورفتن خورشید از زَور (نوعی آب مقدس) من تو تنوانی نوشید و نیز آتربانانی(آتر در چم آذر و آتش است)
که از پرسش و پاسخ آگاه اند و خردمند آزموده ای که کلام مقدس در او حلول کرده باشد.(یشت5-91)»
در یک توصیف زنده و جاندار اردویسور آناهیتا با یک دوشیزه زیبا و قد بلند و بدنی نیرومند و پاک توصیف شده است:
«اردویسور آناهیتا ظاهر میشود به صورت یک دختر جوان بسیار نیرومند ،خوش اندام،کمر بمیان بسته ،راست بالا،آزاده نژاد و شریف که یک جبه قیمتی پرچین زرین در بردارد.براستی همانگونه که بر قاعده است او برسم(شاخه گیاه تمر)در دست با یک گوشواره چهارگوشه زرین جلوه گر است.آن اردویسورآناهیدبسیار شریف ، یک طوقی بدور گلوی نازنین خود دارد.او کمربند بمیان میبندد تا سینه هایش ترکیب زیبا بگیرد و تا آنکه کطبوع واقع شود.در بالای سر او تاجی با صدستاره گزارده.یک تاج زیبای خوب ساخته شده که از آن چنبری پیش آمده است.(یشت5-8،12)»
در اوستا قهرمانان و ضد قهرمانان یکسان او را میستایند و به در گاه او دعا میکنند و قربانیانی به حضورش تقدیم میدارند.اهمیت و منزلت این ایزد بانو را به بهترین وجه میتوان در کشاکش میان خیر و شر و رویارویی میان پادشاهان ایران و فرمانروایان تور ،یعنی منطقه شمال شرقی ایران مشاهده کرد.
در جستاری پسین به نفوذ آناهیتا در تمدن و فرهنگهای دیگر افسانه مریم مقدس و نوح اشاره خواهم کرد.
-------------------------------
1- در بابل گای زهره(ناهید) را بصورت خدای ریشداری نمایش میدادند که که هر دو ویژگی نرینه و مادینه در آن دیده میشد.
posted by شارمین مهرآذر @ 9:34 PM, ,
پریان در اندیشه های ایرانی و اسلامی(بخش دویم)
پریان در اندیشه های اسلامی:
اسرار جهان چنانکه در دفتر ماست
گفتن نتوان که آن ،وبال سر ماست
چون نیست در این مردم دنیا اهلی
نتوان گفتن آنچه در خاطر ماست
(خیام)
واژه همسان پریان جن است که روحهای خبیث و منبع ترس هستند همچنین واژه جن از واژه اوستایی جینی یا جاینی گرفته شده است البته جن و پری که در اسلام توصیف شده اند شباهت چندانی با پری و جاینی در اندیشه ایرانیان ندارد.
حوریان بهشتی در قرآن:
براي توصیف آنچه قرآن وعده داده است . به سوره الرحمن آیه 46 تا 78 مراجعه می کنیم.
«و هر که از مقام قهر و کبریایی خدا بترسد او را دو باغ بهشت خواهد بود . در آن دو بهشت انواع گوناگون میوه ها و نعمت هاست . در آن دو بهشت دو چشمه آب روان است .در آن دو بهشت از هر میوه دو نوع است . در حالیکه بهشتیان بر بسترهایی که حریر و استبرق آستر آنهاست تکیه زده اند‘ و میوه درختانش در همان تکیه گاه در دسترس آنهاست. در آن بهشت ها زنان زیباي با حیایی است که دست هیچ کس پیش از آنها بدان زنان نرسیده است . آن زنان حورالعین گویی که یاقوت و مرجانند . آیا پاداش نیکویی و احسان غیر از نیکوی ی و احسان است؟ وراي آن دو بهشت دو بهشت دیگر است که درختان آن دو بهشت در منتهی سبزي و خرمی است . در آن دو بهشت دیگر هم دو چشمه آب گوارا می جوشد.در آن دو بهشت دیگر هم هر گونه میوه و خرما و انار بسیار است . در آن دو بهشت نیکو زنان با حسن بسیارند حوریانی در سرا پرده هاي خود که پیش از شوهرانشان دست
هیچ کس به آنها نرسیده است . بزرگوار و مبارك نام پروردگار توست که خداوند جلال و عزت و احسان کرامت است.»
خواهیم دید بیشتر این توصیفاتی که از بهشت شده است اقتباسی است از افسانه هاي پارسی و هندي است. ایده حوري مشتق شده از افسانه هاي ایرانیان در ارتباط با پایراکاس می باشد که در پارسی جدید به آن پري می گویند .
عموما" فرض بر این است که لغت حور که در قرآن از آن سخن رانده شده است یک لغت عربی به معنی سیه چشم می باشد . شاید این لغت عربی باشد اما احتمال اینکه این لغت داراي ریشه فارسی باشد نیز وجود دارد . این لغت مشتق از لغت حوار که در زبان پهلوي به خور و در پارسی جدید به خور که در اصل به معنی نور و روشنایی و تشعشع خورشید و در نهایت به معنی خورشید است ‘ می باشد . وقتی که عرب مفهوم دوشیزه آفتاب را از پارسیان اقتباس کردند بدیهی است که مفهومی در زبان خود براي آن پیدا خواهند کرد .
شگفتی اینجاست که چهره پریان و یا حوریان در اسلام کاملا آنچه در اندیشه های ایرانی آمده است متفاوت است و پریان زنان نیکو و زیبارویی هستند که در مقابل شجاعت و دلاوری مردان به آنها خواهند داد. همانگونه مانی در دهارماساسترا میگوید : خداوندان زمین در جنگها با یکدیگر به رقابت بر می خیزند . هر دو آرزومندند که یکدیگر را بکشند . و در دنیاي دیگر به واسطه شجاعتشان به بهشت بروند.
البته این گونه سخنها در سوره فتح آیه 16 نیز آمده است که مسلمانان را دعوت به جنگ میکند.
همینطور واژه فردوس که در قرآن به مفهوم بهشت است یک لغت فارسی است . بررسی ریشه لغت خور از اهمیت چندانی برخوردار نیست . اما لغتی که این واژه از آنگرفته شده است آشکارا ر یشه آریایی دارد . همانطور که غلمان ریشه آریایی دارد. هندوها به هر دو اعتقاد دارند. در سانسکریت حوري را آیساراساس و غلمان را گاندهارواس می نامند و مسکن آنها را آسمان فرض می کنند. گرچه گاهی به زمین نیز سر می زنند.
آنچه مسلم است انتقال فرهنگ ایرانی و گاه سنتهای زرتشتی در دین اسلام است که جلوههای آن را به گونه ای مشابه میتوان یافت. مانند تعزیه که ریشه ای کاملا ایرانی در تشیع دارد.
گیرشگاهها:
نبرد خدایان /امید عطایی
اسطوره های ایرانی/وستا کرتیس
دانشنامه مزدیسنا/دکتر جهانگیر اوشیدری
قرآن/انتشارات گنجه
posted by شارمین مهرآذر @ 9:56 PM, ,
other points
بخشهای وبلاگ
John lives in Toronto and is a freelance illustrator and a designer/animator for CHUM Television. He writes about , design, and visual culture under the pseudonym Robot Johnny
مهمترین لینکها و سایتها
Claire Robertson is an illustrator and toy from Melbourne, Australia. While her illustration clients have included The New York Public Library, Scholastic and Cambridge University Press, it’s her blog Loobylu.com that brings her the most joy and which has attracted the most attention with rave reviews in the Wall Street Journal, WIRED Magazine and The Guardian.
About This Blog
Contact Us
This is an open source template, which means that you are free to use it in any way you want to without any obligations. If you decide to use this template, I kindly ask you to leave the "Design by Andreas Viklund" link in the footer. I am also interested in seeing how my templates are used, so feel free to send me an e-mail with a link to your page. If you want more templates to choose from, check out the sites in the "Favorite links" menu to the right!
به ایران بیاندیش آزادی در دستان ماست